کاش می شد دل دیوانه کمی پر بزند...
یا لطیف...
باز هم فاطمیه آمد... و باز هم ... سکوت
پ.ن: به خدا اگه قلم بخواد در شان حضرت بنویسه می شکنه... نمی تونم... همین!
پ.ن: امشب هیئت داشتیم، سینم درد می کنه! نه به خاطر اینکه سینه زدم، به خاطر اینکه سینه نزدم...
نوشته شده توسط : کفش دار
لیست کل یادداشت های این وبلاگ